اضطراب مشکل همهی انسانها در کارهای سخت، وحتی مشکل بسیاری از انسانهادرشرایط عادی زندگی است. اضطراب مشکل رایج بشر امروزی و عصرجدیداست.
اضطراب به خودی خود بد نیست و حتی وجود آن برای زندگی لازم است. انسان بدون اضطراب، انسان بیخیال و شاید بیتفاوت خواهدبود. اضطراب زمانی مشکل محسوب میشود که روند زندگی را با دشواری همراه سازد و در فعالیتهای انسان مانع ایجاد کند. اضطراب زیاد موجب کاهش عملکرد میشود و در این حالت باید با آن مقابله کرد.
درس خواندن، کنکور، و همهی فعالیتهای دیگر با فلسفهی زندگی ارتباط دارند. یاد خدا اگر همراه با یک فلسفهی زندگی روشن و آگاهانه باشد، به طور حتم در آرامش انسان مؤثر خواهدبود. انسان خدامدار، افق زندگی بسیارگسترده و وسیعی دارد و اهداف زندگی را در امور کوچک و گذرا خلاصه نمیکند. برای او هم شکست و هم پیروزی معنای خاصی دارد. و آنان که ایمان آوردهاند و دلهایشان به یاد خدا آرام میگیرد، آگاه باشید که یاد خدا آرامشبخش دلها است. سورهی رعد آیهی ۲۸
کلید: ایمان و اعتقاد قلبی به خداوند، آرامش بیشتر را در همهی امور زندگی به ارمغان خواهدآورد.
در هر آدمی در طول زندگی روشهای گوناگون برای کنار آمدن با موقعیتهای اضطرابزا تکوین مییابد. برای کنار آمدن با اضطراب دو خط مشی کلی وجود دارد: در یکی از آنها خود مسأله مورد توجه قرار میگیرد (مشی مسأله مدار)، یعنی شخص موقعیت اضطرابزا را ارزیابی میکند و سپس دست به کاری میزند تا آن موقعیت را تغییر دهد. در خط مشی هیجان مدار، خود هیجان در مدار توجه قرار میگیرد، یعنی شخص به جای درگیری مستقیم با مسأله میکوشد تا از راههای گوناگون از احساس اضطراب خود بکاهد. در اغلب موارد خط مشی مسأله مدار گرایش سالمتری برای مقابله با اضطراب است.شما کدام خط مشی یا در واقع کدام تیپ شخصیتی را دارید؟ روی سخن بیشتر با کسانی است که هیجان مدار هستند، چرا که اینان بیشتر دچار اضطراب میشوند. شناسایی تیپ شخصیتی حداقل به شما کمک میکند اولاً خودتان را بهتر بشناسید و ثانیاً آمادگیهای خود را برای مقابله با اضطراب واقعبینانه ارزیابی کنید. افراد هیجان مدار باید توجه داشتهباشند که آنها بیش از آن که از خود مسأله نگران و مضطرب شوند از نگرانی خودشان نگران میشوند! به جای این که فکرکنند چگونه با مشکل مواجه شوند، به دنبال این میروند که چگونه بتوانند نگرانی خود را کنترل کرده یا کاهش دهند، وخود این فکر، اضطراب بیشتری تولید میکند.
کلید: با شناسایی تیپ شخصیتی، آمادگیهای خود را برای مقابله با اضطراب ارزیابی کنید.
دربارهی نقش باورها صحبت کردیم. محکم، قوّی، مسلّط، شجاع و باحوصله و جدّی باشید تا اضطراب از شما دورشود اگر هر کاری را که میتوانستید انجام دهید، انجام دادهاید و با این همه مضطرب هستید، بگذارید بدون تعارف بگوییم، ترسویید! اگرهم میدانید که فعالیتهایتان کمیها و کاستیهایی داشته ولی میپذیرید که باید توقعی منطقی از خودتان داشتهباشید، بازجای نگرانی واضطراب نیست. به هر حال یادتان باشد انسانهای مسلّط و منطقی کمتر مضطرب میشوند.
کلید: برای کاهش اضطراب، اعتماد به نفس خود را تقویت کنید.
یکنواختی و رکود جسمی، از نظر روانی هم انسان را خسته میکند. خستگی روانی هم، موجب اغتشاش فکری و در نهایت اضطراب میشود. کسالت، تنبلی و بیتحرکی را از خود دور کنید. کسی که لمیده، درازکش و یا در حالتی که به استراحت شبیه است، درس میخواند، یا خیلی بی خیال است و یا برای افکار اضطرابی که در آینده به سراغش خواهدآمد، فکری نکرده است. به خصوص در ایام امتحانات، ماهها، هفتهها و روزهای آخر کنکور سعی کنید با ورزش و تحرک جسمانی به نشاط وشادابی خود کمک نمایید. به قول فردوسی:
ز نیرو بود مرد را راستی ز سستی کژی زاید و کاستی
ساعات و زمانهای معین را برای ورزش و نرمش اختصاص دهید، حتی اگر شده برای چنددقیقه.
کلید: ورزش و تحرک جسمانی، شادابی و نشاط و آمادگیهای روانی را افزایش میدهد.
معمولاً دیدهاید که آدمهای شاد و خندهرو بهتر با مسایل زندگی کنار میآیند. اگر چه این یک مسألهی شخصیتی است ولی میتوان آن را آموخت.
بیاموزیم که شوخ طبعی و بذلهگویی به جا و به اندازهی خود بد نیست، هم در روحیهی خودمان و هم روحیّهی اطرافیان تأثیر مثبت دارد.
کلید: خاصیت شوخ طبعی و بذلهگویی را در کاهش اضطراب نادیده نگیرید.
گاهی میتوان با به تصویر کشیدن ذهنی آن چه که ممکن است برایمان پیش بیاید، هم موقعیت را بهتر درک کرد و هم پیشبینیهای لازم را انجام داد.
یک مثال برای کنکوریها: تصوّر کنید امروز جلسهی کنکور برگزار میشود. شمابه محلّ برگزاری کنکور رسیدهاید، از در ورودی عبور کردهاید، وارد سالن یا مکان آزمون شدهاید، سر جای خود نشستهاید، پاسخنامهها و دفترچهی سؤالات را کنار صندلی شما و روی میز گذاشتهاند، الآن اعلام میکنند که شروع کنید، نیم ساعت ازوقت آزمون میگذرد، یک ساعت، دو ساعت، و…، دفترچهی دوم را هم تمام میکنید و کنار میگذارید، جلسه به پایان میرسد، از جای خود بلند میشوید…
میتوانید نمونههایی از این تصویر سازی ذهنی را چند بار انجام دهید تا آمادگیهای روانی خود را برای روز و ساعت آزمون افزایش دهید اگر این فعالیت را انجام دهید در واقع جلسهی آزمون واقعی برای شما یادآور و تداعی کنندهی تمرینهای تصویر سازی ذهنی خواهدبود.
کلید: تصویر سازی ذهنی، موقعیت واقعی جلسهی آزمون و کنکور را تجربه کنید.
اصولاً شما به یکی از دو طریق میتوانید زندگی کنید: یکی این که بگذارید مغزشما به ترتیب سابق کار کند. بگذارید هر تصویر، صدا، یا احساس را که خواست به صحنهی ذهنتان بیاورد، و شما نیز به طور خودکار نسبت به آن عکسالعمل نشان دهید. راه دیگر این است که به اختیار و آگاهانه فعالیتهای مغزی خود را اداره کنید. میتوانید حالات دلخواه در خود ایجاد کنید. میتوانید خیالات و خاطرات تلخ را ضعیف و بیاثرکنید، میتوانید آنها را طوری در نظر مجسم سازید که نتوانند بر شما مسلط شوند. طوری آنها را ناچیز و کوچک در نظر آورید که شما بر آنها مسلط باشید.
شاید این کار سخت به نظر برسد، اما آن قدرها هم سخت نیست. احتمالاً شما هم این تجربه را داشتهاید که در خانواده و جمع دوستان به دلیلی به شدت عصبانی شدهاید ولی در یک لحظه کسی چیزی گفته و یا کاری کرده که نتوانستهاید جلوی خندهی خود را بگیرید. در این وضعیت چه حالتی به شما دست دادهاست؟ آیا باز هم عصبانی ماندهاید؟ نمونههای این تجربه فراوان است. در روزی که حوصله ندارید، شنیدن اتّفاقی یک قطعه موسیقی زیبا، دیدن یک گل، یک تصویر، و حتی یک رنگ، به یک باره همه چیز را تغییر داده و روحیهی شما کاملاً دگرگون شدهاست. حال حرف ما این است که چنین تغییر وضعیتی را میتوان آگاهانه و به اختیار انجام داد. باور ندارید، تمرین کنید. به هنگام خستگی، بیحوصلگی و یا عصبانیت، به کسی یا چیزی که دوستش دارید فکرکنید، یک گل زیبا را در ذهن خود مجسم سازید، به خاطرهای خوش در زندگیتان بیندیشید. چه اتفاقی میافتد؟ این کار را میتوان سر جلسهی امتحان یا کنکورهم انجام داد، البته برای چند لحظه یا دقیقه. تا مسیر اضطراب عوض شود.
کلید: با ادارهی آگاهانه و اختیاری فعالیتهای مغزی، میتوان بر اضطراب مسلّط شد.
هر جا که اضطراب شما را فرا گرفت، فوری سعی کنید به حالت قبل از اضطراب باز گردید. اگر مثلاً سر جلسهی امتحان سؤال جاری یا سؤال قبلی را خوب پاسخ دادهاید، و حالا به سؤالی رسیدهاید که شما را نگران میکند به همان سؤال قبلی برگردید، به خودتان قوّت قلب بدهید و از روی سؤالی که سخت بوده فعلاً عبور کنید تا بعد سر فرصت به آن بپردازید.